مدیران و پرسنل بندر امیر آباد در ان جا جمع شده اند و گوسفندی نیز بروی زمین خوابانده اند تا به یمن ورود وزیر ذبح شود.اما لحظاتی بعد به دستور مدیر عامل سازمان بنادر و دریانوردی گوسفند خوش شانس از قربانی شدن نجات پیدا می کند. در این میان حالات
سهیلا محمدی : سه شنبه بیست و هفتم تیرماه یکهزارو سیصد و نود ویک هجری شمسی ، راس یازده صبح خبرنگاران رسانه های گروهی مازندران ، با اطلاع قبلی و دعوت از سوی روابط عمومی بندر امیر آباد در خیابان جام جم کوچه محبین گردهم آمدند تا با خود رویی واحد عازم این بندر شوند.آنان برای پوشش خبری 5 پروژه عمرانی ، اقتصادی که قرار است با حضور وزیر راه و شهرسازی هیئت همراه به بهره برداری برسد ، عازم این بندر اقتصادی هستند.
خودروی ویژه خبرنگاران که از سوی عوامل بندر برای آنان در نظر گرفته شده است از راه می رسد و حدود 20 نفر از اصحاب رسانه مازندران سوار بر خودرو شده و عازم بندر امیر آباد می شوند ، تحلیل اخبار مهم روز ، تیتر روزنامه ها ، گفت و گو درباره مسایل مهم کشور از جمله مباحثی است که خبرنگاران در مسیر راه ساری تا بندر امیر آباد باهمدیگر بحث و به تبادل نظر می پردازند.
خودروی حامل خبرنگاران مرکزنشین استان پس از طی مسیر ساری تا بندر امیر آباد وارد منطقه ویژه اقتصادی این بندر شده و در مقابل رستوران توقف می کند ، فضای بندر زیبا و به نظر همه چیز مرتب می آید ، پرسنل این بندر مهم اقتصادی مازندران گویا روزها زحمت کشیده اند تا خود را آماده ی پذیرایی از وزیر راه و شهرسازی کرده و پنج پروژه اقتصادی و عمرانی را با حضور وزیر و همراهانش به بهره برداری برسانند، نصب بنرهای خوشامدگویی نظرها را به خود جلب می کند. نکته جالب بر بنرها این است که بر یکی از آنها لقب دکتر را به جناب نیکزاد داده اند و بر دیگری لقب مهندس !! و آدمی حیران می ماند که بالاخره این وزیر ،دکتر است یا مهندس !!اصحاب رسانه مازندران پس از رسیدن به مقصد وارد رستوران شده و آماده برای صرف ناهار می شوند تا پس از صرف ناهار ساعاتی پرکار را با همت و تلاش خود پشت سر گذارند ، پس از لحظاتی انتظار ، غذا سرو می شود ، در چهره خبرنگاران خطوطی ناشی از نارضایتی از نوع پذیرایی هویداست ، زیرا غذا کم و گویا بصورت رژیمی سرو شد و آنان سیر نشده مجبور به دست کشیدن از غذا شده زیرا دیگر غذایی نبود تا میل کنند.!!
عقربه های ساعت زمان13:20 دقیقه را نشان میدهد،مسول روابط عمومی بندر امیرآباد به اصحاب رسانه اعلام میدارد که راس ساعت 14 با معاون وزیر و مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی به گفتگو می نشینند،در این فاصله خبرنگاران می توانند در سالن حضور داشته باشند ،به ناچار خبرنگاران هرکدام جایی را برای نشستن انتخاب کرده و تن به وقت گذرانی میدهند تا زمان مورد نظر فرا برسد در این لحظه یکی از اعضای روابط عمومی بندر امیر اباد وارد سالن شده و با عتاب و خطاب به خبرنگاران می فهماند که سه ردیف جلو از صندلی ها را خالی کنند که البته برخورد تند وی بر مذاق بسیاری از اهالی قلم خوش نیامد،اما برای جلوگیری از ایجاد تشنج ،حرف به گوش گرفته و صندلی های ردیف جلو خالی شد. لحظاتی بعد سید عطاالله صدر معاون وزیر و هیات همراه وارد سالن شده و پس از قرائت قرآن مجید و پخش سرود ملی،صدر پشت تریبون جا گرفت و مقدمه ای در خصوص بندرامیرآباد و عملکرد سازمان بنادر و دریانوردی گفت و پس از آن خبرنگارانی که اسامی آن ها در لیست پرسش کنندگان بود به ترتیب سوالات خود را ازمعاون وزیر پرسیدند و او نیز به آنان پاسخ گفت.
هنوز دقایقی به ساعت 15مانده است که مصاحبه مطبوعاتی با معاون وزیر به اتمام رسید و در این هنگام روابط عمومی بندرامیرآباد اعلام کرد که جناب وزیر ساعت17 وارد بندر می شوند،کم کم صدای اعتراض های همکاران رسانه ای از بی برنامگی،بی نظمی و اتلاف وقت بلند می شود و گاها متفق القول تصمیم می گیرند که بندر را ترک کنند اما رسالت خبری و احترام مانع تصمیم آنان می شود،حضور خبرنگاران پایتخت نشین در این مراسم نکته ای است که نظر اصحاب رسانه مازندران را به خود جلب کرده البته حضور آنان به معنای ایجاد تضاد در کنار خبرنگاران مازندرانی نیست بلکه شکایت اهالی قلم مازندرانی ناشی از فرقی است که روابط عمومی بندر بین آنان و خبرنگاران تهرانی می گذارد و همین امر خاطر اهالی رسانه را رنجیده می سازد.این تفاوت و برق گذاشتن فقط در یک موضوع نبود، بلکه در پذیرایی، حق تقدم برای سئوال کردن، احترام گذاشتن، هدایا و حتی گشت دریایی این تفاوت ها وجود داشت.
در این زمان مدیر روابط عمومی بندر وارد جمع خبرنگاران می شود و از اختصاص ندادن هزینه مطبوعاتی به نشریات و نداشتن بودجه برای این کار خبر می دهد و سپس از همه دعوت می کند تا آمدن وزیر به بندر می توانند به گشت دریایی بروند اما در این حین برخی خبرنگاران ار تاخیر جناب وزیر و بلا تکلیفی خود بشدت ناراحت شده وبندر را ترک می کنند. همکاران رسانه ای پس از طی کردن مدت زمان طولانی در بلا تکلیفی اکنون با سوار شدن بر کشتی و پشت سر گذاشتن امواج خروشان دریای نیلگون خزر کمی تجدید روحیه کرده و حالشان بهتر است آنان بر روی عرشه کشتی با دوربین های خود لحظات را ثبت می کنندو بعضی از آنان نیز از اتلاف وقت خود ناراحت هستند.در هر حال پس از دقایقی سفر بروی دریایی خروشان خزر مجددا به سالن آمفی تئاتر بندر برمی گردند.
عقربه های ساعت از 18 عصر گذشته و خبری از امدن وزیر نیست ، اهالی قلم کلافه و خسته هستند ، اکنون انتظار است که در بین آنان جولان می دهد و خود را به رخ آنان می کشد . ساعتی بعد که عقربه ها خود را به 30/19 دقیقه می رساند ، زمزمه آمدن وزیر مطرح می شود و اصحاب رسانه سوار خودرو شده و به سمت محل افتتاح بزرگرا ه ساحلی بندر به طول 11 کیلومتر می روند.
جمع زیادی از مدیران و پرسنل بندر امیر آباد در ان جا جمع شده اند و گوسفندی نیز بروی زمین خوابانده اند تا به یمن ورود وزیر ذبح شود.اما لحظاتی بعد به دستور مدیر عامل سازمان بنادر و دریانوردی گوسفند خوش شانس از قربانی شدن نجات پیدا می کند. در این میان حالات و رفتار دامادی نماینده جوان مردم ساری در خانه ملت بسیار جالب است ، به نظر می آید وی از خوشحالی آمدن وزیر به مازندران در پوست خود نمی گنجد زیرا پیش از این در رسانه ها اعلام کرده بود که " من امروز وزیر را به مازندران می آورم " ، اصحاب رسانه با انداختن عکس از زوایای مختلف سعی در ثبت این لحظات مهم را دارند. بالاخره انتظار طولانی بسر می رسد و حدود ساعت 20 وزیر وارد بندر می شودو بالافاصله افتتاح بزرگراه ساحلی بندر آغاز و سپس نوبت به بقیه پروژه ها می رسد.این مراسم تا ساعت 21 ادامه داشته و بعد از آن وزیر و هیئت همراه آن عزم رفتن کردند ،خبرنگاران مات از این رفتار به سمت خودروی وزیر رفته و با صراحت لهجه و خسته از انتظار طولانی به وزیر گفتند که جناب وزیر ما از ساعت 11 صبح تا این وقت شب منتظر شما بودیم تا پاسخگوی سوالات ما باشید چگونه است که اکنون محل را ترک می کنید ؟ وزیر به ناچار بر درگاه خودروی خود ایستاد و در فرصت بسیار کوتاهی درباره پروژه های بندر امیر آباد توضیحاتی می دهد وسپس خداحافظی می کند و اهالی قلم می مانند با دنیایی از ابهام و سوالاتی که در ذهن آنان جا ماند ؟!
11 ساعت وقت تلف شده و دست خالی!! با همه این اوصاف روزی سپری شد و همکاران رسانه خسته از یک روز کار و تلاش و ساعت ها به هدر رفتن عمر آنان این سرمایه بی بازگشت ، به ساری بازگشتند تا در روزی دیگر بازهم در رکاب مدیران و شانه شانه آنان به رسالت خود پرداخته و خدمات نظام و دولت را به قلم بیاورند. اما مطمئن هستند که بازهم سناریوی بی احترامی به آنان و در نظر نگرفتن جایگاه خبرنگار ادامه خواهد داشت....